آذربایجان ساراب قیصرق
قیصره + مئهریبان+ساراب+آذربایجان+تورک+ترک+قیصرق+قیصریه+Qeysere+Qeysereq+sarab+Türk+turk+Azerbaycaqn+Azerbayjjan+Qeyseriye

جشن زبان مادری فقط و فقط برای آزربایجانی ها ممـــــــــــــنوع میباشد

یکشنبه 16 فروردین 1394

+0 به یه ن

جشن زبان مادری فقط و فقط برای آزربایجانی ها ممـــــــــــــنوع میباشد

یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli) (قیزیل آذربایجان)

 +6 به‌یه‌ن(Bəyən)



مراسم بزرگداشت روز جهانی زبان مادری در بانه و برخی از شهرهای با اکثریت کرد نشین در حالی برگزار شد که آقای علیرضا فرشی صرفا به خاطر ایجاد کمپین برای برگزاری روز زبان مادری دستگیر شده است و این مراسم در آزربایجان جنوبی به دلیل فشارهای اجازه ی برگزاری نیافت.

همانطور که می دانیم روشنفکران و مقامات ایرانی اکراد را همیشه با نام "کرد" نامیده اند و آنان را بخشی از فرهنگ ایران به معنای آنکه به لحاظ قومی و زبانی همریشه هستند به حساب آورده اند. آنان کردها را نه کرد زبان که کرد می نامند و این به معنای رسمیت هویت کرد در ایران است.

در مقابل ترکها در ایران هماره به عباراتی چون "متجاوز ، وحشی ، غارتگر و انیرانی به معنای غیر ایرانی" نامیده شده اند دلیل این امر نیز آنست که زبان ترکی و هیچ کدام از زبانهایی که ایرانی نامیده می شوند با یکدیگر همریشه نیستند. و باید پرسید که آیا برای شهروند ایران بودن باید از نژاد خاصی بود؟ مگر انسان گاو است که نژاد او برای کسب حقوقش مهم باشد؟

روشنفکران و نژادپرستان ایرانی برای هویت زدایی از ملت ترک در ایران تاریخی جعلی برای ترکها دست و پا کردند آنان ملت ترک را "آذری" نامیدند به این معنا که ما ترکها در ایران در ابتدا به زبانی شبیه فارسی و کردی صحبت می کرده ایم و در اثر آنچه که "تجاوز ترک ها به ایران" می نامند رفته رفته دچار تغییر زبان شده ایم و اکنون نیز ترک نیستیم بلکه ترک زبان هستیم.

این بدان معناست که اولین مشکل ما ترکها در ایران عدم رسمیت هویت ترک است و مساله ی زبان که با آن ارتباط تنگاتنگ دارد در وهله ی دوم به صورت یک ستم ملی بر ترکها در ایران وارد می شود.

در حالی که این نوع از نگرش به تاریخ در ورای واقعی بودن یا نبودن این اراجیف، کلا نژادپرستانه می باشد اولا به دلیل آنکه این یاوه گویی ها پیش از بررسی های ژنتیک در ایران به زبان رانده شده است تا ببینیم که واقعا به لحاظ نژادی ترکها در ایران با ایرانیان ریشه ی مشترک دارند یا نه پس این ادعا ها دست کم در گذشته یک وجه سیاسی داشته است نه علمی. دوم آنکه زبان هویت قومی فرد را مشخص می کند و کسی که زبان مادری اش ترکی است خود او نیز ترک هست.

مطلب دیگر در این مورد توهین شنیعی است که در هنگام "آذری و نه ترک" خطاب کردن به ما به صوریت موزیانه وجود دارد. در این مورد باید گفت ترکها حتی اگر از روی تاریخ نوشته شده ی این نژادپرستها سخن بگوییم با یک برنامه ی فرهنگی به صورت "سپاه دانش" به ایران در آن عصر نمی توانسته اند آمده باشند و در قرن 20 این نژادپرستان با همه ی امکانات آموزشی و چاپ و نشر و تعلیم و نظامی نتوانسته اند ظرف یک قرن زبان ما ترکها در ایران را به فارسی تغییر دهند چگونه این تغییر در به قول آنها عرض یک قرن در سده ها پیش رخ داده است.

چهارم آنکه این ترکهایی که به قول آنها به ایرانیتشان تجاوز کرده اند در این سرزمینها ماندگار شده اند و بی شک آنان پدران ما هستند و ما نیز از عقبه ی آنان هستیم و الا ادامه ی نسل این همه قشون و عشیره و پادشاه ترک چه شده است؟ اگر آذری هایی هم در ایران زندگی می کرده اند تعداد ترکها بی شک آنقدر زیاد بوده است که این آذری ها در میان ما ترکها آسیمیله شده اند و اکنون ترکها در ایران دست که از یک قوم غالب ترک و مغلوب آذری هستند. از این رو باز اثبات می شود که ما ترک هستیم.

پنجم آنکه چیزی به نام آذری اگر هم وجود می داشت نشانی از آنان تا به امروز در تاریخ یافته می شد چگونه است که ترکهایی که دست کم 1000 سال بر ایران حکومت کرده اند انکار می شوند ولی آذری هایی که وجود خارجی ندارند یا دست کم سندی از وجود آنها در گذشته به دستمان نرسیده است "یک حقیقت محض محسوب می شود؟" ولی ترکهایی که به اذعان همه ی مورخین بویژه فارس زبانها یک هزاره در منطقه سلطه داشته اند به عنوان یک متجاوز و خارجی محسوب می شوند؟!

ششم آنکه چگونه است که بعد از 1000 سال این ترکها در منطقه و ایران بومی محسوب نمی شوند؟ مگر برای بومی شدن در یک سرزمین چند سال لازم است؟ آیا خود این ایرانیان که در اصل هندو هستند مگر بومی این سرزمین اند؟ چرا ادعا نمی شود که این ایرانی ها خودشان قبلا ایلامی و سومری و جیرفتی زبان بوده اند و بعدها با هجوم قومی وحشی!(با ادبیات خودشان) از هندوستان زبانشان تغییر یافته است؟

هفتم آنکه بررسی های نژادی هیچ رابطه ای بین همین ایرانی ها با اروپاییان آریایی را نشان نمی دهد اما نشان داده است که همین ایرانی ها از نژاد هندی و مخلوطی از عرب و هندی و مغول و ترک هستند پس خود این فارس ها نیز تا قسمتی بر اثر به قول خودشان تجاوز ترک و عرب ، خودشان نیز دیگر ترک و عرب شده اند.

به عبارتی دیگر این اراجیف نژادپرستان ایرانی نه تنها سندیت که توجیه علمی و حتی منطقی نیز ندارند و حتی اگر داشته باشد نیز ربطی ندارد که هویت یک ملت در بند و زبانشان انکار شود. زبان مادری ما هر چه که هست آموزش به آن بخشی از حقوق اولیه ی بشر است.

حال با برگزاری این مراسم روز جهانی زبان مادری در میان کردها و ممنوعیت آن برای ترکهایی که دست کم جمعیتشان ده برابر اکراد است نشان از عمق فاجعه ی ملی برای ترکها و ستم ناروا در حق آنان دارد. زیرا مقامات و روشنفکران ایرانی هنوز ما ترکها را خارجی می دانند و آیا کشوری که اکثریت جمعیت آن خارجی است می تواند وحدت ملی داشته باشد؟
لازم به ذکر است که این رویکرد نژادپرستانه به ایرانیان داخل ایران و آنانی که در ساختار قدرت حظور دارند ختم نمی شود و اپوزیسیون ایران حتی نژادپرست تر می باشد. از این رو امیدی برای اصلاح ایران نیست و اگر همین دولتمردان بروند اپوزیسیونی به قدرت می آیند که خودشان در نژادپرستی و ترک ستیزی روی این رژیم را سفید کرده اند به عنوان مثال کارمندان همین بی بی سی فارسی صدها بار برای هویت کرد و فارس برنامه های ملی گرایانه تهیه کرده اند و در مورد ترکها نوشته های ترکستیز! اکنون نیز صفحه ی رسمی فیس بوک بی بی سی فارسی تصاویر و اخبار روز زبان مادری در بانه را در حالی منتشر می کند که در مورد دستگیری فعالین ترک برای عدم بزرگداشت این روز سکوت محض کرده و خفه خون گرفته است.



بؤلوم | خبرلر یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش





[ ]