آذربایجان ساراب قیصرق
قیصره + مئهریبان+ساراب+آذربایجان+تورک+ترک+قیصرق+قیصریه+Qeysere+Qeysereq+sarab+Türk+turk+Azerbaycaqn+Azerbayjjan+Qeyseriye

قیصره بیر کتدی

پنجشنبه 15 آبان 1393

+0 به یه ن
قیصره !؟ قیصرق !؟ قیصریه !؟
قیصره !؟  قیصرق !؟  قیصریه !؟
منبع : قیصره در آوردگاه تاریخ

موارد مصطلح اسم: 

نام اصلی روستا، قیصریه است؛ولی درموارد عامیانه و من باب روان ترشدن بیان به صورت های قیصرق و قیصره بیشتراستفاده می شود.جای تاسف دارد که درچندین سال اخیرتمامی اسناد و مدارک ثبتی نیزبا اسم غلط«قیصرق»تنظیم گردیده است.و مانیز به خاطرسهل بودن دسترسی به اطلاعات، ازجانب افرادی که با این نام جستجو خواهند کرد؛از واژه غلط مصطلح ((قیصرق)) استفاده کرده ایم. درسال ۸۹ کمیسیون موضوع اصل۱۳۸قانون اساسی براساس مصوبه شماره ۲۸۲۴۹۴/ ت ۴۵۰۵۲ ک ، پیشنهاد وزارت کشور مبنی بر تغییر نام روستای 'قیصرق' ازتوابع بخش مهربان،شهرستان سراب به روستای 'قیصریه' را تصویب کرد.این تصویب نامه که ازسوی ریاست جمهوری نیز تایید شده است.برای اجرا به استانداری آذربایجان شرقی ابلاغ شده است.

ریشه لغوی: واژه قیصریه برگرفته ازکلمه ((قیصر)) می باشد.

ساکنان اصلی:طبق روایات بزرگان روستا اززبان آبا و اجدادشان،ساکنان اصلی روستا، درواقعساکنان مکانی به همین نام(قیصریه) درترکیه بوده وتجارت می کرده اندکه به سبب اختلاف باحاکم وقت،به کوچ اجباری تن داده وبعدازورود به ایران عداه ای ازآن ها مکان فعلی روستا را که سرزمینی وسیع ،هموار و مناسب برای سکونت بوده انتخاب نموده ونام مقراصلی خودرا به این سرزمین نهاده اند واکنون قیصریه، یکی ازشهرهای درترکیه می باشد.

معنای لغوی:  قیصریه به معنای ((راسته بازاربزرگ)) می باشد. اما شواهدی که نشان دهنده شکل روستا به صورت راسته بازار باشد؛ دردسترس نیست.اما درگذشته این روستا درچند دوره نامتوالی به عنوان مرکزبازارروستاهای اطراف بوده است.وحتی«میدانجئخ»که نام یکی ازاراضی نزدیک روستاست و به معنای میدانگاه یا محل میدان می باشد.  محل داد و ستد (مرکز بازار)،بوده است که طی سالیان دراز به عنوان مکان خریدوفروش مورداستفاده قرارگرفته است. آخرین بار در سال ۱۳۴۹شخصی به نام حاج حسن ابراهیم زاده بازار برپا کرده که فقط دوسال دوام داشته است. ولی آن چه ازگذشته روستا (محدوده قدیمی) ومخصوصا تپه باستانی(دیک)، استنباط می شود ؛ بیانگراین است که خانه ها به صورت چندین طبقه بوده،وبا این که عوامل محیطی و آب و هوایی در کاستن ارتفاع آن نقش چشمگیری داشته است؛ هنوزهم ارتفاع آن به بیش از بیست متر می رسد و آثار زندگی در کلیه نقاط آن به چشم می خورد.

 قدمت تاریخی:زمان شکل گیری روستا ی قیصریه دقیقا معلوم نیست. ولی نشانه هایی چند حاکی از قدمت بسیاربالا وشکوه وگستردگی این روستا ست که ذیلا ً به پاره ای از موارد اشاره می گردد:            

   1- وجود تپه باستانی (دیـک) که مشرف به رودخانه چکی چای می باشد و به احتمال بسیار قوی دراثر زلزله تخریب شده است؛ مقراصلی روستا بوده است. این تپه باستانی که وسعت حداقل ۵ هکتاری را نمایان می سازد.اکثرقسمت های آن به مرورزمان تبدیل به خانه های مسکونی شده و درپی کنی هایی که درخانه ها ی مسکونی جهت ساخت وسازجدید صورت می گیرد؛تنورهای به جا مانده،استخوان های انسان به کرات یافت شده است.وچند قرن است که اهالی روستا برای ساخت خانه هایشان ازخاک آنجا استفاده کرده اند و وسعت تپه باستانی(دیـک)قیصریه به حدود ۲۰۰۰مترمحدودگشته است که ماندگاری این جثه ناقص ازآن هیبت عظیم،مدیون توجه بجا ولی دیرهنگام میراث فرهنگی ازسال۸۶ در ممنوع کردن برداشت خاک از این محوطه می باشد.

2- وجود کتیبه هایی به خط های عربی و میخی در محوطه زیربنای قدیمی مسجد حضرت ابوالفضل که به داش مسجد یعنی مسجد سنگ معروف می باشد همه این کتیبه ها به جز یک مورد که آن هم در ورودی درب مسجد به نشیمن گاه ریش سفیدان تبدیل شده و یک دایره و خطوطی وارفته درآن مشهود است بقیه کتیبه هادربازسازی ۱۵ سال قبل مسجد درزیرخروارها خاک وسیمان برای همیشه ازصحنه نگارش و اطلاعات محو شدند.

3- قبرستان:وسعت چندهکتاری قبرستان روستا،با توجه به آمارکم جمعیت درگذشته،نشان می دهد که مدت های بسیار مدیدی طی شده تا ازاین منطقه عظیم استفاده شود.شایان ذکر است که درمحل قدیمی قبرستان،سنگ های بزرگی به نام(سید داشی)با ارتفاع یک مترو یا بیشتروجود داشت که بیست واندی سال است که خبری از آن ها نیست.  

ولی دلایل مذکور، نشانگرادوارطلایی این روستا ، دربین روستاهای اطراف و اکناف بوده و همه این عوامل ، موجبات گسترش روستا در زمان کنونی را رقم زده است.

موقعیت استراتژیکی و دفاعی: مکان مسطح وپهناور و نبود عوارض طبیعی مطمئن در اطراف روستا از یک طرف ، و وضعیت بهینه اقتصادی روستا نسبت به روستاهای همسایه ازطرف دیگر، چشم سارقان وراهزنان ایام قدیم رابه خودمعطوف می داشته است. دراین میان ساکنان روستا برای حفظ جان و مال مردم قریه ، روش قلعه بانی و برجک سازی رامناسب دانسته وبدین سبب درنقاط مختلف،مکان های دیدبانی درست کرده بودند. مکان های نگهبانی به صورت مدوّر و بدون پله درست می شده و نگهبانان با نردبان به درون آن صعود کرده ،بعد نردبان رابالا می کشیده اند.در روستای قیصریه، مکانی چند بدین منظور استفاده می شده که عبارتند از:((قلعه اوینه (قلعه خانه)،برج و قلعه)). این مکان ها هم چنان که ازاسمشان پیداست ، محل نگهبانی بوده است؛ و اکنون هم آن مکان ها با اسامی قدیمی شناخته می شوند. اما از آثار قلاع اول و دوم، فقط تل خاکی وارفته باقی مانده است؛ ولی مورد سومی(قلعه) ، دارای سه برج با فاصله ۲۰۰متری از هم بوده و توسط راه های زیر زمینی به هم مربوط می شدند. بنا به قول ساکنان اهالی این منطقه، راه های زیر زمینی در بعضی از منازل محله هنگام ساخت وسازها مشاهده شده است. موقعت قدیمی قلعه،امروزه شامل خانه هایی است که در قسمت شمالی سالن تربیت بدنی قرار داشته ؛ و از بدنه عظیم روستای قیصریه جدامی باشند.اهالی روستا،افرادماهر در تیراندازی را اجیر کرده و در آن هابه نگاهبانی می گماشتند؛ که همه این افراد نگهبان،برای اطمینان خاطر،ازمیان ساکنین محل انتخاب می شدند. سرشناس ترین تیرانداز روستا که سال ها لرزه بر جان دزدان و غارتگران می انداخته و مال و اموال ساکنان با وجود او ، درمقابل خطرات ازمصونیت نسبی برخورداربوده ؛ ((حبیب)) نام داشته است که دزدان، بعداز مدت ها تعقیب، در شبی که وی برای سرکشی به یکی از آسیاب های روستا (کِی دَیرمانی) رفته بود؛ وقتی به همراهانش می گوید: که برای سرکشی به روستا و آوردن گلوله بیشترباید به خانه برود؛ دزدان با استماع سخنان حبیب در راه کمین کرده و او را با گلوله ازپای درآورده وبعدا در آب کانال آسیاب خفه می کنند. 




بؤلوم | قيصره يه گؤره یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش





[ ]