آذربایجان ساراب قیصرق
قیصره + مئهریبان+ساراب+آذربایجان+تورک+ترک+قیصرق+قیصریه+Qeysere+Qeysereq+sarab+Türk+turk+Azerbaycaqn+Azerbayjjan+Qeyseriye

آزربایجان بزرگ چگونه تکه تکه شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پنجشنبه 21 خرداد 1394

+0 به یه ن


بؤلوم : چهارشنبه 20 خرداد 13941 باخیش

آزربایجان بزرگ چگونه تکه تکه شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یازار :

 +5 به یه ن

اولین تکه هایی که از آزربایجان جدا شد، شمال عراق(منطقه های که امروزه به تورکمن ائلی مشهور
است) یعنی شهرهای اربیل، موصل، کرکوک و سلیمانیه بود. در سال ۱۵۳۴ در جنگی که بین
صفویان و عثمانیها درگرفت این مناطق ضمیمه امپراطوری عثمانی گشت و بعد از فروپاشی
عثمانی سال ۱۹۲۶ در کشور عراق قرار گرفت و پس از سالها و با مهاجرت کردها
امروزه ضمیمه اقلیم کردستان عراق شده است . 
سالها آزربایجان همچنان به صورت ایالتی بزرگ بود (افشاریه، زندیه و اوایل قاجار) تا اینکه مطابق
عهدنامه ترکمنچای در سال ۱۸۲۸ شمال آزربایجان از جنوب آن جدا و گرفتار رو سها شد.
در سال ۱۸۴۰ مطابق اصلاحات اراضی امپراطوری تزاری روس : دربند، آلتی پارین، آختی، دوققوز
پارین، قایتاق و... از خاک آزربایجان شمالی جدا و ضمیمه ایالت داغستان شد.
پس از جدا شدن آزربایجان شمالی، روند مهاجرت و اسکان ارامنه یاغی اخراج شده از عثمانی توسط رو سها آغاز شد. طوری که پس از چند سال ایروان و شهرهای اطراف آن که صددرصد ترک نشین بودند به شهرهایی ارمنی نشین تبدیل شدند و در سال ۱۹۱۸ از جمهوری سویت سوسیالیستی آزربایجان جدا و جمهوری سویت سوسیالیست ارمنستان را در خاک آزربایجان تاسیس کردند.
پس از جدا سازی دربند و ایروان از خاک آزربایجان شمالی، با تاسیس جمهوری سویت سوسیالیستی گرجستان، منطقه تاریخی بورچالی نیز از آزربایجان شمالی جدا شد.
پس از فروپاشی شوروی این منطقه همچنان در گرجستان باقی ماند. منطقه بورچالی در جنوب گرجستان همچنان هویت آزربایجانی خود را حفظ کرده است و رشید بهبوداف خواننده آزربایجانی دارای شهرت جهانی از آزربایجانیهای گرجستان است.
در طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ نیز کشورک جعلی ارمنستان با حمایت تمام عیار روسیه حدود ۲۰ درصد از خاک آزربایجان شمالی را اشغال کرد(مناطق قره باغ) و باعث آواره شدن یک میلیون آزربایجانی و شهید شدن ۳۰ هزار آزربایجانی و زخمی شدن هزاران تن دیگر شد. گفتنی است ایران نیز یکی از حامیان رژیم اشغالگر قره باغ در طول این مدت بوده و خواستار پایان نیافتن این مناقشه برای بهره برداری به سود خود! می باشد!!!!!!!!!!!!
در جنوب آراز آزربایجان همچنان بصورت واحد بود. در زمان قاجار و پس جدا شدن شمال آزربایجان، ممالک محروسه (ایران کنونی)به پنج ایالت(حکمرانی) و دوازده ولایت(حاکم نشین) تقسیم میشد که حکمرانی اول آزربایجان و شامل آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، زنجان، همدان، قزوین، گیلان و بیجار امروزی میشد.
جنوب آزربایجان همچنان بصورت واحد بود (از ۱۸۲۸ تا ۱۹۳۴ )تا روی کار آمدن حکومت پهلوی، 
در سال ۱۳۱۶ ش ممالک محروسه(ایران) به ۱۰ استان تقسیم شد. بدین ترتیب آزربایجان جنوبی میان چهار استان تقسیم گردید:
استان یکم شامل شهرستانهای: ۱زنجان ۲ قزوین ۳ ساوه ۴ سلطان آباد (اراک) ۵ رشت ۶تنکابن
استان سوم شامل شهرستانهای 1اردبیل 2تبریز 
استان چهارم شامل شهرستانهای
۱ خوی ۲ اورمیه ۳ سویوق بولاق(مهاباد) ۴ مراغه ۵ بیجار و سقز و دیواندره و بانه 
استان پنجم شامل شهرستانهای
۱ایلام ۲ اسلا م آباد غرب ۳کرمانشاه ۴ سنندج ۵ ملایر ۶ همدان 
در سال ۱۳۲۵ با شکست دموکراتهای آزربایجان ، استانهای سوم و چهارم
شامل آستارا، اردبیل، تبریز، اورمیه و بیجار استان آزربایجان را تشکیل دادند.
در سال ۱۳۲۶ با تاسیس استان مرکزی به مرکزیت تهران، قزوین و ساوه و اراک از آزربایجان جدا وبه استان مرکزی ملحق شد.
در سال ۱۳۳۴ مجددا استان آزربایجان به دو قسمت شرقی(شامل اردبیل و تبریز) و غربی(مرکزیت ارومیه و شامل بیجار و سقز و دیواندره و بانه) تقسیم شد.
پس از تقسیم استان آزربایجان به دو قسمت، در سال ۱۳۳۷ بیجار،سقز، دیواندره و بانه از آزربایجان غربی جدا شدند و به سنندج و قروه که در سال ۱۳۱۶ از آزربایجان جدا شده بودند پیوستند و به همراه مریوان و کامیاران استانی با نام کردستان شکل گرفت.
در سال ۱۳۵۰ آستارا نیز از استان آزربایجان شرقی که هنوز شامل اردبیل بود جدا شد و به استان گیلان ضمیمه شد.
در سال ۱۳۵۲ با تاسیس استانهای زنجان و همدان، این دو شهر نیز از آزربایجان جدا شدند.
در سال ۱۳۵۶ قزوین از مرکزیت جدا و به استان زنجان ملحق میشود.

در سال ۱۳۷۲ نیز اردبیل از استان آزربایجان شرقی جدا شده و استان جدیدی تشکیل داد. 
در سال ۱۳۷۶ قزوین از استان زنجان جدا و استان قزوین را تشکیل داد.
در مجموع طی ۶۰ سال به ترتیب سنقر،سنندج، قروه، قزوین، ساوه، اراک، بیجار، سقز، دیواندره، بانه،آستارا، همدان، انزلی، زنجان و اردبیل از آزربایجان جدا و ضمیمه استا نهای دیگر شدند . همراه این تکه تکه کرد نها به بهانه توسعه کاذب، سیاستهای شدید ترک زدایی ازاسامی شهرها و روستاها ونیزتغییر بافت جمعیتی و زبانی نیز در طی این سالها اجرا شده وهمچنان ادامه دارد.
در چندسال اخیر هم که  خشکاندن  (شاید تعمدی)نگین آزربایجان دریاچه ارومیه بطور کامل اجرا گشته وهم اکنون ومرتب وبطورروزانه میلیونها تن نمک از بستر دریاچه ئ خشکیده توسط انواع تریلی ها وکامیونها بارگیری و از آزربایجان خارج میگردد وبه همین صورت است سرنوشت معادن عظیم مس سونگون ودیگر معادن. وجوانان بیکار آزربایجان درپی یافتن شغل وکار آواره ئ عسلویه و دیگر نقاط .مهاجرت بی ضابطه و تعمدی وسیع غیر ازربایجانی ها نظیر کردها به ازربایجان غربی واخیرا ازربایجان شرقی مهاجرت شمالی ها ودیلمی ها به قزوین وزنجان واخیراسیستانی ها به زنجان هر روز زندگی رابرای مردم ازربایجان سخت وسخت ترمی کند.
وعلیرغم اینکه بیش از چهل میلیون تورک زبان اعم از آزربایجان ودیگر نقاط ایران در قانون اساسی هم از ماده قانونی به ظاهر پشتیبان برخوردارندولی عملا حق تحصیل وتدریس به زبان مادری را ندارند واین در حالیست که طبق اعلام یونسکو زبان تورکی سومین زبان زنده دنیا میباشدوچه وقاحتی دارند آنانی که ملتی بیش از چهل میلیونی را اقلیت قومی وزبان بین الملی اش را گویش محلی می خوانند.




بؤلوم | تاريخيميزه گؤره یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش

تاریخ جعلی ایران باستان

سه شنبه 14 بهمن 1393

+0 به یه ن

شاملو: ترکشناسی



شاملو: داریوش ‌ در سنگ‌نبشته‌ى‌ کذایى‌ خود نوشته؛ گئوماتا را زنجیرکرده‌ پیش‌ من‌ آوردند. من‌ به‌ دست‌ خویش‌ گوش‌ها و بینى‌ او را بریدم‌ وچشمانش‌ را از کاسه‌ برآوردم‌. او را همچنان‌ در غل‌ و زنجیر در دربار من‌ برپا نگهداشتند و؛مردم‌ سلحشور همگى‌ او را دیدند. پس‌ از آن‌ فرمان‌ دادم‌ تا او را در اکباتانه‌ بر نیزه‌ نشاندند.نیز مردانى‌ را که‌ هواخواه‌ او بودند در اکباتانه‌ در درون‌ دژ بر دار آویختم‌.»

شاملو: چیزى‌ که‌ فردوسى ‌ از شما قایم‌ کرده‌ و درجاى‌ خود صدایش‌ را بالا نیاورده‌ انقلاب‌ طبقاتى‌ او بوده‌؛ ثانیاً با کمال‌ حیرت‌ درمى‌یابید آهنگر قهرمان‌ دوره‌ى‌ ضحاک ‌ جاهلى‌ بى‌سروپا و خائن‌ به‌ منافع‌ طبقات‌ محروم‌ از آب‌ درآمده‌!

شاملو: حکومت‌ ضحاک ‌ ِ افسانه‌اى‌ یا بردیاى‌ تاریخى‌ را ما به‌ غلط‌، به‌ اشتباه‌، مظهرى‌ از حاکمیت‌ استبدادى‌ و خودکامگى‌ و ظلم‌ و جور و بى‌داد فردى‌ تلقى‌ کرده‌ایم‌. به‌عبارت‌ دیگر شاید تنها شخصیت‌ باستانى‌ خود را که‌ کارنامه‌اش‌ به‌ شهادت‌ کتیبه‌ى‌ بیستون‌ و حتا مدارکى‌ که‌ از خود شاهنامه ‌ استخراج‌ مى‌توان‌؛ کرد، سرشار از اقدامات‌ انقلابى‌ توده‌یى‌ است‌ بر اثر تبلیغات‌ سویى‌ که‌ فردوسى‌ براساس‌ منافع‌ طبقاتى‌ و معتقدات‌ شخصى‌ خود براى‌ کرده‌ به‌ بدترین‌ وجهى‌ لجن‌مال‌ مى‌کنیم‌ و آن‌گاه‌ کاوه‌ را مظهر انقلاب‌ توده‌اى‌ به‌حساب‌ مى‌آوریم‌ در حالى‌ که‌ کاوه ‌ در تحلیل‌ نهایى‌ عنصرى‌ ضدمردمى‌ است‌.

شاملو: بلندگوهاى‌ رژیم‌ سابق‌ از شاهنامه ‌ به‌ عنوان‌ حماسه‌ى‌ ملى‌ ایران‌ نام‌ مى‌برد، حال‌آن‌که‌ در آن‌ از ملت‌ ایران‌ خبرى‌ نیست‌ و اگر هست‌ همه‌ جا مفاهیم‌ وطن‌ و ملت‌ را در کلمه‌ى‌ شاه‌ متجلى‌مى‌کند. خوب‌، اگر جز این‌ بود که‌ از ابتداى‌ تأسیس‌ رادیو در ایران‌ هرروز صبح‌ به‌ ضرب‌ دمبک‌ زورخانه‌ توى‌ اعصاب‌ مردم‌ فرویش‌ نمى‌کردند. آخر امروزه‌ روز فرّ شاهنشهى‌ چه‌ صیغه‌اى‌ است‌؟ و تازه‌ به‌ ما چه‌ که‌ فردوسى ‌ جز سلطنت‌ مطلقه‌ نمى‌توانسته‌ نظام‌ سیاسى‌ دیگرى‌ را بشناسد؟

شاملو: میان‌ مجانین‌ تاریخى‌ حساب‌ کمبوجیه‌ى ‌ بینوا از الباقى‌ جداست‌. این‌ آقا از آن‌ نوع‌ مَلَنگ‌هایى‌ بود که‌ براى‌ گرد و خاک‌ کردن‌ لزومى‌ نداشت‌ دور و برى‌ها پارچه‌ى‌ سرخ‌ جلو پوزه‌اش‌ تکان‌ بدهند یا خار زیر دمبش‌ بگذارند. چون‌ به‌قول‌؛ معروف‌ خودمان‌ از همان‌ اوان‌ بلوغ‌ ماده‌اش‌ مستعد بود و بى‌دمبک‌ مى‌رقصید. این‌ مردک‌ خل‌وضع‌ (که‌ اشراف‌ هم‌ تنها به‌همین‌ دلیل‌ او را به‌تخت‌ نشانده‌ بودند که‌ افسارش‌ تو چنگ‌ خودشان‌باشد) پس‌ از رسیدن‌ به‌ مصر و پیروزى‌ بر آن‌ و جنایات‌ بى‌شمارى‌ که‌ در آن‌ نواحى‌ کرد، به‌کلى‌ زنجیرى‌ شد. غش‌ و ضعف‌ و صرع‌ و حالتى‌ شبیه‌ به‌ هارى‌ به‌اش‌ دست‌ داد...

بلندگوهاى‌ رژیم‌ سابق‌ از شاهنامه ‌ به‌ عنوان‌ حماسه‌ى‌ ملى‌ ایران‌ نام‌ مى‌برد، حال‌ آن‌ که‌ در آن‌ از ملت‌ ایران‌ خبرى‌ نیست‌ و اگر هست‌ همه‌ جا مفاهیم‌ وطن‌ و ملت‌ را در کلمه‌ى‌ شاه‌ متجلى‌مى‌کند. خوب‌، اگر جز این‌ بود که‌ از ابتداى‌ تأسیس‌ رادیو در ایران‌ هرروز صبح‌ به‌ ضرب‌ دمبک‌ زورخانه‌ توى‌ اعصاب‌ مردم‌ فرویش‌ نمى‌کردند. آخر امروزه‌ روز فرّ شاهنشهى‌ چه‌ صیغه‌اى‌ است‌؟ و تازه‌ به‌ ما چه‌ که‌ فردوسى ‌ جز سلطنت‌ مطلقه‌ نمى‌توانسته‌ نظام‌ سیاسى‌ دیگرى‌ را بشناسد؟

سخنرانی احمد شاملو. دانشگاه برکلی. کالیفرنیا


بؤلوم | تاريخيميزه گؤره یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش

خطوطی که در طول تاریخ توسط ترکان مورد استفاده قرار گرفته است.

چهارشنبه 19 آذر 1393

+0 به یه ن

خطوطی که در طول تاریخ توسط ترکان مورد استفاده قرار گرفته است.

سالهاست که برخaی مساله خط ترکان را به میان می کشند و حتی چنین ادعایی دارند که ترکان خط خاص خود را ندارند. امروزه ما آزربایجانیان از دو خط ویژه ی ترکان آزربایجانی یکی با اندکی تغییر در رسم الخط لاتین ( در جمهوری آزربایجان) و دیگری رسم الخط عربی (در مناطق تورک نشین ایران و حتی توسط ترکان چین و تورکنهای عراق و ...) استفاده می نماییم.

خوشنویسان ترک مبدع انواع خط در داخل رسم الخط عربی – ترکی چون تعلیق و نستعلیق بوده اند. وارد نمودن حروفی چون پ ژ گ و ... در رسم الخط عربی توسط ترکان صورت گرفته است و آنرا چون هدیه ای تقدیم رسم الخط عربی – فارسی نموده اند و این نقش تکاملی به مدد و همت ترکان همچنان ادامه خواهد داشت.

در ادامه فهرست وار به برخی از خطوط ویژه که مورد استفاده ترکان قرار گرفته است اشاره خواهیم داشت:





آردینی اوخو

بؤلوم | تاريخيميزه گؤره یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش





[ 1 ]