آذربایجان ساراب قیصرق
قیصره + مئهریبان+ساراب+آذربایجان+تورک+ترک+قیصرق+قیصریه+Qeysere+Qeysereq+sarab+Türk+turk+Azerbaycaqn+Azerbayjjan+Qeyseriye

شاعیریمیز هوشنگ جعفری

چهارشنبه 10 دی 1393

+0 به یه ن

ری

یازار :

 +0 به یه ن

منبع:

زرندیه نین شعر وکولتورائوی(2)



منبع:وبلاگ زرندیه

هوشنگ جعفری زنگانلی را می‌توان یکی از محبوب ترین شاعران امروز آزربایجان دانست.

شاعری که , آوازه شهرتش از محدوده استان زنجان فراتر رفته ودرهمه کشورهای ترک زبان شناخته شده است . او که در ,سال 1337 در "قلمه جوق" زنجان به دنیا آمد و نقاش چیره دستی نیز به حساب می‌آید و تا کنون دو مجموعه شعر به نامهای , , آغ آتیم , و "گونش , را منتشر ساخته و در تدارک سومین مجموعه از آثار خویشاست .پاییز 84 در همایش سه روزه شعر و هنر دانشگاه آزاد تبریز بنام جشنواره سردار ملی ستار خان جعفری مهمان ویژه جشنواره بود و بارها و بارها به تشویق هنر دوستان آذری برایشان شعر خواند .

استاد جعفری هم اکنون , مدرن ترین شعرهای ترکی را می سرایند که بسیاری از شاعران جوان آزربایجان از ابتکارات ایشان در شعر ترکی تاثیر پذیرفته اند




گوزل زنگان



گوزل زنگان شهرلرین باشیدی

لعل و مرجان توپراغیدی داشیدی

ایران اوزوک زنگان اوزوک قاشیدی

سلام زنگان سلام آرزیم دیله گیم

سن اولماسان قدرت تاپماز بیله گیم

گزمه لیدی زنگان چله خانا سی

گورمه لیدی سولطانیه بناسی

آی قهرمان ایگیت لرین آناسی

سلام سیزه سلام سیزین ائلیزه

سلام گوزل گویچک تورکو دیلیزه

گوزل زنگان سنه اوره ک یانان یوخ

دردلریوی درک ائله ییب قانان یوخ

آنا یوردو سنی دوغرو سانان یوخ

باخانی وار اصفهانین کاشانین

یوخ کیمسه سی آنام یوردو زنگانین

اویرنجی لر گلیب بوردا یاشاللار

اوزلرینی دولدوراللار داشاللار

آتی مینیب دولاییدان آشللار

زنگان باخار گوزگوسونه اوزونه

یاش چیله نر چیلله خانا دوزونه

آچ قوللارین سال بوینوما جان کیمی

قوی چالیشیم داماریندا قان کیمی

ائل غمینده قلبیم اولوب شان کیمی

بیر شاعیرم اوره ک باغلی ائلیمه

چالیشیرام فرهنگیمه دیلیمه

,

,

یار آغلادی من آغلادیم


یارین بویون قوجاخلادیم یارآغلادی من آغلادیم

ییغشدی قونشولار بوتون جار آغلادی من آغلادیم

باشیندا قارلی داغلارا دانشدیم آیرلیق سوزون

بیر آه چکیب باشینداکی قار آغلادی من آغلادیم

طاریمدا نار آغاجلاری منی گوروب دانیشدیلار

بویومو زیتون اوشاخدی نار آغلادی من آغلادیم

ایله که اسدی بیر خزان تالاندی گوللیرم منیم

خبر چاتینجا بولبوله خار آغلادی من آغلادیم

اورک سوزون دئدیم تارا سیملر اولدی پارا پارا

یاواش یاواش سیزیلدادی تا آغلادی من آغلادیم

دئدیم کی حق منیم کی دیر باشیمی چکدیلر دارا

طنف سیخاندا بوینومو دار آغلادی من آغلادیم

جعفری یم بویوم بالا غم اورکده قالا قالا

یار جانمی آلا آلا یار آغلادی من آغلادیم

.....................................................


گپی دوستانه با استاد هوشنگ جعفری

 

زود میخندد , زود میگرید زود طوفانی میشود و زود هم ارام میگیرد. شاعر
نسل ها هوشنگ  جعفری دنیای رنگارنگی دارد سیطره ی شعرهایش نا متناهیست . چون ماهتاب از
دوردست ها می تراود , و به وقت نیاز مانند اتشفشان خروش میکند اهنگ حماسی اش شورانگیز
و دیکلماسیون اشعارش حیرت افزاست.هوشنگ جعفری میگوید سال 59 بود که سانحه
ای برای خانواده بنده رخ داد که منجر به فوت همسرم شد و خیلی از این اتفاق متاثر
و ازرده خاطر شدم مدتا ها سرشار از اشوب و اندوه بودم که باید به شکلی انفجار می
یافتم و فرو کش میکردم و این به جز زبان شعر ممکن نبود شروع به نوشتن کردم هم خودم
تا حدی تخلیه شدم و هم مورد استقبال مردم به ویژه قشر جوان واقع شد و این دهلیزی
برای ورود بنده به فضای روح انگیز شعر شد. وی در بخشی از سخنانش اضافه میکند :

((تاریخ سلیقه ای زیبا دارد و عناصر و اشخاص شاخص را دست چین می کند و ان شاعری که در
میان مردم باشد و درد های جامعه را بازتاب دهد ضمیمه خود می کند و در دامنه ای وسیع
امتداد می دهد و در این شرایط است که اگر شاعر رسالت خود را به نیکی انجام دهد
ایینه ای , می شود در , جیب , یکا یک مردم و طبیعتا کسی از ایینه دوری
نمی کند .)) این شاعر مردمی , ادامه می دهد شعر های "اغ اتیم " و "
اغ بولاغ" و " گله رم او گون کی سن اوزون اولان " و چند شعر دیگر
که مضامین اجتماعی دارند مورد توجه خیلی ها واقع شدند . وی اضافه می کند در , زلزله
ی ویرانگر طارم در خرداد ماه 69 من شش ماه در کنار انها بودم چادر زدم و با انها
زندگی کردم و هم دردی نمودم و حتی مسئولیت اردوگاه را به عهده داشتم که از ان به
بعد صدایم در جراید و رسانه ها انعکاس داده شد و بنده را ان زمان (شاعر زلزله
می شناختند) جعفری میگوید بعد ها سیلی در استان ایلام امد رفتم در ایلام صالح اباد
و مهران و ... با سیل زدگان هم دردی کردم و یادم هست روزی در داخل شهر قدم می زدم
که , باران گرفت و موجب تولد این شعر شد (دامچیلار داشلانیب سئل اولوب اخیر /
ائلیمین اوره گین یاندیریر یاخیر / سارانین تا توشو نیسگیلی باخیر / اماندیر سئل
اولما سئل اولما یاغیش...) , در انجا هم دیدم که خیلی ها اصلا تورکی
نمی دانستند ولی نوع حالات من و موسیقی شعر من تسلی خاطر برای انها ایجاد می کرد و
اسیب دیدگان و دردمندان کنار چادر بر گردم حلقه می زدند این هنرمند در خصوص استقبال
گسترده ی مردم از اشعارش می گوید :"چون عده ای دردمند می خواهند حرفشان را بزنند
ولی به دلیل ناتوانی زبانشان در حمل احساس و دردشان اشعار بنده را نماینده ی درد و
حالات روحی خود می دانند" جعفری در بخشی از صحبت هایش با بیان اینکه دنیا دنیای
اینترنت و ارتباطات است , اشاره می کند وقتی دنیا به یک دهکده ی جهانی تبدیل
شده و تمام دیوار ها برداشته شده است چگونه میتوان عده ای , را تجزیه طلب
نامید ما حقمان را می خواهیم که سالهاست نادیده گرفته می شود شاعر کتاب اغ اتیم در
بخشی نیز می گوید :(( خیلی ها می خواهند به استاندار بگویند (استاندار اسبق) چرا

جمعی از مدیران را با پول بیت المال به مکه می بری! , ولی نمی توانند رسا و گویا
سخن بگویند بنابراین وقتی شعر ((حاجیلار)) خطاب به استاندار نوشته میشود , و

رفتار و کردار وی را تقبیح و تکفیر می کند مورد استقبال عموم واقع میشود و انان این

شعر را نماینده ی واقعی اعتراض خود می دانند ))

و حتی از لبنان دانشجویی زنگ می زند و می گوید در دانشگاه لبنان شعر
((حاجیلار )) غوغا می کند و نیزدر باکو و المان ان شعر اعتراضی مورد توجه واقع
می شود و این نشانگر این است که هر جا مبارزه ای اتفاق بیافتد در تمام دنیا تحسین
می شود جالب اینکه شعر های انتقادی من در عرض دو روز تمام در اکثر ایران پخش و بولوتوث
می شود وی با اشاره به شعر" انتخابات و شورا ها " که در موبایل ها به
صورت بولوتوث فراگیر شد می گوید اینها درد جامعه ی ماست که از زبان شاعر جاری می شود
و در نهاد مردم می نشیند جعفری اشاره می کند من در زمانی در زنجان احساس تنهایی
می کردم و شعری نوشتم که یکی از ابیات ان این بود (ایران دا هونر دیلنچیلیک دیر
/باخما کی تاپار ویقار گئدنده ) ولی الان می دانم که اینگونه نیست و هر هنرمندی که
با مردم باشد تنها نمی ماند . شاعر گونش اضافه می کند به خاطر برنامه ی پاسداشتی که
قرار است در زنجان برایم گرفته شود قرار شد کتاب "اغ اتیم" تجدید چاپ
شود که برای پیگیری کارهای چاپی ان رفته بودم دوستی مرا در خیابان دید و گفت هر
نمایشگاهی که می رویم کتاب های شما را می خواهند چرا کتابهایت را تجدید چاپ نمی کنی ؟
من گفتم اولا فروش کتابهای من در همان ماه اول تمام می شود دوما هر سری که می خواهم تجدید
چاپ کنم می گویند باید فلان شعرت حذف شود اگر هر سری قرار باشد چیزی حذف شود بعد از
چند چاپ دیگر کتابی نمی ماند تا من چاپ کنم وی ادامه میدهد 2000 جلد از کتاب "
اغ اتیم " تازه چاپ شده بود که 500 جلد ان را ستاد خریداری کرده و 1500 جلد
ان قرار بود توزیع شود که ان دوست 1500 جلد دیگر را یکجا خرید که حتی بسته بندی
کتابها باز نشده بود فروش این تعداد از کتاب در عرض 3 روز کم نظیر است و این کتاب
تا عید به چاپ چهارم می رسد این شاعر تورک با بیان اینکه کتاب " گونش"
نیز با 2000 تیراژ به چاپ چهارم می رود ابراز می دارد (( کدام کتاب هنوز از چاپ در
نیامده فروشش تمام می شود , و اگر کتاب های من سانسور نشود هر ماه تجدید چاپ
می شوند من از وزارت ارشاد می خواهم ان شعرهایی که در , چاپ اولین کتابم مجوز
گرفته اند را دیگر حذف نکنند))

 

جعفری اظهار می کند: به پیشنهاد شخصی مجموعه ی شعری را با نام , "
سولماز " نوشته ام که شعر کودک است وی این مجموعه را در تیراژ 10000 جلد
میخواهد که به همراه یک عدد سی دی در استان ها ی اذربایجان شرقی –غربی – اردبیل و
... پخش کند و پولش را نیز به صورت نقدی پرداخت می کند .و این کتاب از طریق ((مرکز
کتاب )) منتشر خواهد شد.

 

وی در بخش دیگری , از , اظهاراتش یاد اور میشود (( من اغلب ,
کتابهایم را به کتاب فروشی ها نمی دهم و هر جا که برای شعر خوانی دعوت می شوم 400
-500 جلد از انها را در صندق ماشین می گذارم و می برم به ان محلی که دعوت شده ام و
انجا به یکی از علاقه مندان می دهم که به دوستداران کتاب بفروشد و در انجا همه ی
کتاب ها به فروش می روند و حتی برخی ها یک کتاب 2000 تومانی را 5000 تومان و بیشتر
می خرند . جعفری ابراز می دارد اگر امروز کتابهای حسین منزوی در زبان فارسی رکورد
دار است در زبان تورکی نیز کتاب های بنده رکورد می زند و این برای من اسبانب خوشحالی
است یک هفته پس از چاپ کتابم حتی یک جلد هم برای من نمی ماند تا برای مهمانانم
تقدیم کنم و در این شرایط مجبورم کتاب 2000 تومانی ام را از دخترم به قیمت 5000
تومان بخرم و این هم برای من ضرر هست ( باخنده )

 

این شاعر مردم ی ادامه می دهد به قول یکی , از , دوستان
مطبوعاتی , که می گفت , شعرهای هوشنگ جعفری لحظه ای که بر سر زبان ها
میافتد تبدیل به کاریزمای , ادبی در ذهن خوانندگان شعر می شود و این رسالت
شاعرانه در برهه ای هنرهای دیگر مانند سینما و موسیقی را در سایه قرار می دهد و به
تعبیر دیگر شعر های جعفری به تنهایی فرا تر از یک رسانه ی مستقل عمل می کنند.
وی , در رابطه با روز زبان مادری و تکریم همه ی زبان ها اظهار میکند (( امروز
ملت تورک یک سری مطالبات و ارمان هایی دارد که حتی , در , قانون اساسی هم
گنجانده شده است چرا ما نمی توانیم در زبان خودمان بنویسیم و اموزش ببینیم و این
محرومیت برای ما امروز بغض افرین شده است وقتی , که مادر من برای من لالایی
تورکی خوانده و این موسیقی مرا تسلی داده چرا باید از یادگیری ان منع شوم اتفاقا در
ماهی هستیم که روز زبان مادری در ان قرار دارد جا دارد از مسئولان بخواهیم همه ی
زبان های مادری را تکریم کنند و برای اموزش تک تکشان همت نمایند ما ضمن احترام و
ارادت به زبان شیرین فارسی , خواستار اموزش زبان زیبای تورکی هستیم وقتی
شهروندان تورک از ابتدایی ترین حقشان محروم هستند دیگر چندان امیدی به سایر
حقوقشان پیدا نمی کنند و این مسائل گاهی اوقات باعث مشکلاتی می شود من از دولت
می خواهم به دور از بخشی نگری و با وسعت نظر به مسائل فرهنگی و قومیتی نگاه کن
ببینند دنیا به کدام سمت می نگرد و ما نیز به ان سمت برویم سبز ببینند سبز
بیاندیشند ما خروس افغان نیستیم که با همه سر جنگ داشته باشیم ما در طلب شاخه ی
زیتونیم ما صلح می خواهیم چرا که اسلام دین عاطفه دین صلح و دوستداری و برادری است
ما که نمی خواهیم این دین صلح را برای دنیا دین شمشیر , و دین جنگ نشان دهیم
جعفری ادامه می دهد : (( من اخیرا در بازی تراکتور سازی در کرج بودم و ان همه تورک
از جاهای مختلف امده بودند و شعار می دادند " تورک دیلینده مدرسه / لازم اولوب
هر ***** " و این یک واقعیت است و اصول 15 و 19 قانون اساسی را تکرار می کردند
تا چندی که این اصول اجرا نشوند بی اعتمادی وجود خواهد داشت ولی اگر اجرا شود ارادت
ما چند برابر خواهد شد وی در این باره می گوید : (( بیز موسلمان باجی قارداش هامی
میز بیر اغاجین میوه سی ییک / کوکوموز بیر دی بیزیم ...)) وی در بخشی از سخنانش
ابراز می کند : (( کتاب "ای جالانیر " که توسط دخترم نسیم جعفری چاپ شده
کتاب دندانگیری است و علاوه بر ان دو –سه مجموعه ی دیگر هم در مرحله ی چاپ دارد که
عنوان انها " بیز گوزوم شورانلیق بیر گوزوم بولاغ " " ویرانلیق
" " بیز ایریلدیق دیوارلار شوغلوذومه قالدی" هست . جعفری ادامه
می دهد نسیم یک مجموعه ی فارسی با نام "همه ی درخت ها زیتونند " تدوین
کرده که در انتشاراتی "اهنگ دیگر" توسط حافظ موسوی و شمس لنگرودی چاپ
میشود و دختر دیگرم صبا که در حوزه ی مینیاتور فعالیت می کند اکنون شکل های مربوط
به مجموعه ی کودک "سولماز" را انجام می دهد . جعفری با اظهار خرسندی از
اینکه , فرزندانش در حوزه های هنری فعالیت می کنند گفت : پسرم طاهر گریمور و
دختر دیگرم سولماز در رشته ی تا نوازی و نقاشی رنگ روغن فعالیت می کند و همه ی
اینها نشانه ی موفقیت و خوشبختی خانواده بنده است .



خوجالیام من

قاراباغ ائله بیل آنامدیر منیم

آنامین روحونو اوردا گورموشم

انامین دیلینه باغلیدیر جانیم

انا دیلیم اولسه منده اولموشم

باخمایئن ائلیمدن ارالیام من

دیلیم هارالیدی اورالیام من

سانمایئن ائللریم پرم پرمدی

تبریزیم اصلیدی باکی کرمدی

اولکه لرشعریدی شاعر قلمدی

بابکین نبی نین مدالیام من

دیلیم هارالیدی اورالیام من

بدنیم بولونوب اوره گیم آغریر

قوللاریم کسیلیب بیله گیم اغریر

دوست ویریب خنجری کوره گیم آغریر

قیر قیزام.گورجویم .خوجالیام من

دیلیم هارالیدی اورالیام من

بیرقیسیم اوره گم تیکه لنمیشم

بیر ائووج قان اولولوب سپه لن میشم

جؤوشلانیب دنیز تک لپه لنمیشم

ایندیسه هاردایام اورالیام من

الان کی بوردایام بورالیام من

هوشنگ جعفری


 
شعری دیگر از استاد

باشدان ایشلر ترسه  گلدی، گولمه، گولمکدن کئچیب 

چوخ یامان بیر درده دوشدوک دردی بیلمکدن کئچیب

     

باغ پوزولدو کند داغیلدی اؤلدو بولبول سولدو گول

شاختا چالدی باغلارین بارین، دریلمیکدن کئچیب

 

بو جهالت بیر مرضدی کیمسه دوتدور فاتحه

 دور قبیر قازدیر کفن بیچدیر دیریلمکدن کئچیب

 

اختیار سیز عمرومون فرشین دار اوستن داره چک

 قین جیلان آرخاجدان ایلمک چالما، ایلمکدن کئچیب

 

  

اؤز دیلیمدن آسلانیر باشیم، باشیمدان قورخمورام

فیکریمی برک ساخلایین، بوینوم اوزولمکدن کئچیب

 

جان سیزین، جان تبریز ین، جان تورک لرین گویچک دیلی

قوی سؤزوم دیللرده قالسین، دیل بیچیلمکدن کئچیب

 

آی هاوار باغریم یاریلدی قوللاریمدان ساخلایین

 قویمایین قلبیم سیخیلسین قد کیچیلمک دن کئچیب 

منبع:نام آوران ترک




بؤلوم | مدنييتيميز گؤره یازار : علی رادمهر (ذکرعلی قلعه گیر)

    0 باخیش





[ ]